راه اندازی ساب برند

در بازار پویای امروزی، برندها به طور مستمر به دنبال راه‌هایی برای گسترش دامنه دسترسی خود، نوآوری در محصولات و ارتباط عمیق‌تر با بخش‌های مصرف‌کننده هستند.

یکی از استراتژی های موثری که مورد توجه قرار گرفته است، راه اندازی یک برند فرعی یا سابرند Sub BRAND است. این رویکرد به برند اصلی یا مادر اجازه می‌دهد تا محدوده محصولات خود را متنوع کند، جمعیت‌شناسی خاص را هدف قرار دهد یا تجارب مشتری جدیدی را ایجاد کند و در عین حال از ارزش ویژه برند موجود استفاده کند.

در این پست، پیچیدگی های راه اندازی یک برند فرعی، بررسی مزایا، چالش ها و بهترین شیوه های آن را بررسی خواهیم کرد.

برند چیست ؟

نمانام یا بِرَند یا مارک نام یا عبارت یا طرح یا نماد یا هر ویژگی دیگریست که مشخص‌کنندهٔ خدمات یا فروشندهٔ محصولی خاص باشد که به وسیلهٔ آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز می‌گردد. برند در روزنامه‌نگاری برند و بازاریابی، استفاده و معرفی می‌شود.

شناخت برندهای فرعی

قبل از اینکه به فرآیند راه اندازی یک برند فرعی بپردازیم، باید بدانیم که یک برند فرعی یا ساب برند چیست.

یک برند فرعی ، یک برند ثانویه است که زیر چتر برند مادر وجود دارد. معمولاً هویت منحصر به فرد خود را دارد، 

از جمله نام، لوگو و استراتژی بازاریابی که در حالی که هنوز به برند اصلی متصل است. نمونه هایی از برندهای فرعی موفق عبارتند از کوکاکولا رژیمی، آیفون اپل و اندروید گوگل.

چرا یک برند فرعی راه اندازی کنیم؟

 

 

1. هدف قرار دادن مخاطبان جدید

یکی از دلایل اصلی که شرکت‌ها برندهای فرعی را راه‌اندازی می‌کنند، توجه به بخش‌های مختلف مصرف‌کننده است. یک برند فرعی را می توان برای پاسخگویی به نیازها و ترجیحات خاص یک بازار خاص طراحی کرد که ممکن است برند اصلی به طور کامل به آن توجه نکند. به عنوان مثال، یک برند لوکس مراقبت از پوست ممکن است یک برند فرعی را معرفی کند که بر محصولات مقرون به صرفه و سازگار با محیط زیست متمرکز شده است تا مصرف کنندگان آگاه از محیط زیست را جذب کند.

 

2. نوآوری و آزمایش

برندهای فرعی فرصتی را برای برندها فراهم می کنند تا بدون به خطر انداختن شهرت برند مادر، نوآوری کنند. اگر خط تولید یا مفهوم جدید شکست بخورد، تأثیر آن بر برند فراگیر به حداقل می رسد. این انعطاف‌پذیری به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا ایده‌ها، طعم‌ها یا قالب‌های جدید را آزمایش کنند.

 

3. گسترش خطوط تولید

یک برند فرعی می تواند گسترش خط تولید را به دسته های جدید تسهیل کند. به عنوان مثال، یک شرکت نوشیدنی ممکن است یک برند فرعی با تمرکز بر نوشیدنی‌های بهداشتی ایجاد کند و از این طریق وارد بخش جدیدی از بازار شود و در عین حال از شناخت برند اصلی خود سود ببرد.

 

4. تمایز

در یک بازار شلوغ، تمایز کلید برجسته شدن است. یک برند فرعی می تواند هویت تازه ای ارائه دهد که با ارزش های خاص مصرف کننده، مانند پایداری، تجمل، یا نوآوری طنین انداز شود و به تمایز آن از رقبا کمک کند.

مراحل راه اندازی موفقیت آمیز یک برند فرعی

 

اکنون که دلایل و چالش‌های راه‌اندازی یک برند فرعی را بررسی کردیم، بیایید یک رویکرد ساختاریافته را برای اطمینان از راه‌اندازی موفقیت‌آمیز ترسیم کنیم.

لحن و سبک ارتباطی که با مخاطب هدف طنین انداز می شود. این باید در همه پلتفرم ها سازگار باشد.


مرحله 3: یک پیشنهاد ارزش منحصر به فرد ایجاد کنید
یک پیشنهاد ارزش قانع کننده برای متمایز کردن برند فرعی در بازار ضروری است. به وضوح بیان کنید که چه چیزی این برند فرعی را منحصر به فرد می کند و چرا مصرف کنندگان باید آن را نسبت به رقبا انتخاب کنند. این پیشنهاد باید بر اساس بینش های جمع آوری شده در طول تحقیقات بازار شما باشد.

مرحله 4: یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنید  

یک استراتژی بازاریابی جامع ایجاد کنید که نحوه تبلیغ برند فرعی را مشخص می کند. اجزای کلیدی عبارتند از:
کانال‌های هدف: مشخص کنید کدام کانال‌های بازاریابی در دستیابی به مخاطبان هدف شما مؤثرتر هستند، مانند رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، مشارکت تأثیرگذار یا تبلیغات سنتی.
استراتژی محتوا: محتوای جذابی ایجاد کنید که ارزش پیشنهادی، داستان و مزایای برند فرعی را به اشتراک بگذارد. این می تواند شامل پست های وبلاگ، ویدئوها، کمپین های رسانه های اجتماعی و موارد دیگر باشد.
راه اندازی کمپین: یک کمپین راه اندازی برنامه ریزی کنید که در اطراف برند فرعی سر و صدا ایجاد کند. رویدادهای تبلیغاتی، هدایا، یا همکاری با اینفلوئنسرها را برای ایجاد هیجان در نظر بگیرید.
مرحله 5: از ارزش ویژه برند مادر استفاده کنید
از ارزش ویژه برند موجود در برند اصلی برای حمایت از راه اندازی استفاده کنید. این کار از طریق:
تبلیغات متقابل: برند فرعی را از طریق کانال‌های موجود برند اصلی، مانند پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، خبرنامه‌های ایمیل یا نمایش‌های داخل فروشگاه، تبلیغ کنید.
تایید برند: ارتباط بین برند فرعی و برند اصلی را در مواد بازاریابی برای ایجاد اعتبار و اعتماد در بین مصرف کنندگان برجسته کنید.
مرحله 6: نظارت بر عملکرد و جمع آوری بازخورد
پس از راه اندازی، نظارت بر عملکرد برند فرعی و جمع آوری بازخورد مصرف کنندگان بسیار مهم است. شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) مانند فروش، مشارکت مشتری و آگاهی از برند را تجزیه و تحلیل کنید. از نظرسنجی ها، ابزارهای گوش دادن به رسانه های اجتماعی و بازخورد مستقیم مشتری برای به دست آوردن بینش در مورد نحوه دریافت برند فرعی استفاده کنید.
مرحله 7: تکرار و تکامل
بر اساس بازخورد و داده های عملکرد، برای تکرار و تکامل برند فرعی در صورت نیاز آماده باشید. این می تواند شامل تعدیل استراتژی های بازاریابی، اصلاح پیشنهادات محصول یا حتی تغییر نام تجاری در صورت لزوم باشد. هدف این است که اطمینان حاصل شود که برند فرعی مرتبط باقی می ماند و همچنان نیازهای مخاطبان هدف خود را برآورده می کند.
مطالعات موردی برندهای فرعی موفق
برای نشان دادن اثربخشی راه اندازی یک برند فرعی، اجازه دهید به چند مطالعه موردی موفق نگاه کنیم.



مطالعه موردی 1: کبوتر
Dove، یک برند مراقبت شخصی که متعلق به Unilever است، زیر نام تجاری Dove Men+Care خود را برای ارائه خدمات ویژه به مصرف کنندگان مرد راه اندازی کرد. با تشخیص شکاف در بازار محصولات آرایش مردانه که بر مراقبت و عزت نفس تأکید داشت، Dove هویت منحصر به فردی ایجاد کرد که در بین مخاطبان هدف خود طنین انداز شد. این برند فرعی از شهرت موجود Dove به دلیل کیفیت و تعهد به زیبایی واقعی استفاده کرد که منجر به رشد قابل توجه فروش و وفاداری به برند در بین مصرف کنندگان مرد شد.

مطالعه موردی 2: نایک
راه اندازی برند فرعی «جردن» توسط نایک، صنعت کفش ورزشی را متحول کرد. برند جردن که در ابتدا به عنوان یک خط امضا برای بازیکن بسکتبال مایکل جردن ایجاد شد، از آن زمان به هویتی مستقل تبدیل شده است که برای مخاطبان متنوعی فراتر از طرفداران بسکتبال جذاب است. نایک با استفاده از ارزش ویژه برند مادر و قدرت ستاره مایکل جردن، با موفقیت یک برند فرعی ایجاد کرد که نه تنها به رشد کلی آن کمک کرد، بلکه میراث خود را در لباس های خیابانی و فرهنگ پاپ تثبیت کرد.

مطالعه موردی 3: Marriott International
ماریوت اینترنشنال با راه اندازی چندین برند فرعی از جمله Courtyard by Marriott، Residence Inn و Ritz-Carlton با موفقیت مجموعه خود را گسترش داده است. هر یک از برندهای فرعی به بخش خاصی از بازار، از مسافرانی که از بودجه آگاه هستند تا جویندگان کالاهای لوکس، پاسخ می دهد. ماریوت با حفظ یک استاندارد کیفیت ثابت و در عین حال ارائه تجربیات متمایز، خود را به عنوان یک پیشرو در صنعت مهمان‌نوازی معرفی کرده است.
نتیجه گیری
راه‌اندازی یک برند فرعی می‌تواند یک استراتژی قدرتمند برای کسب‌وکارهایی باشد که به دنبال گسترش دامنه، نوآوری‌های پیشنهادی و ارتباط با مخاطبان جدید هستند. با درک بازار هدف، تعریف هویت برند منحصر به فرد، و استفاده از ارزش ویژه برند مادر، شرکت ها می توانند برندهای فرعی ایجاد کنند که با مصرف کنندگان طنین انداز شده و باعث رشد شود. با این حال، مهم است که چالش‌هایی را که با راه‌اندازی یک برند فرعی به وجود می‌آیند، اطمینان از وضوح پیام برند و حفظ استانداردهای کیفیت، بررسی کنید. با برنامه ریزی دقیق، اجرا، و تمایل به انطباق، یک برند فرعی می تواند در چشم انداز رقابتی امروز پیشرفت کند و به موفقیت کلی برند مادر کمک کند.
چه بخواهید یک برند فرعی راه‌اندازی کنید یا بخواهید یک برند موجود را اصلاح کنید، این راهنما به عنوان یک نقشه راه برای هدایت سفر پیش رو عمل می‌کند. از فرصت نوآوری، متمایز کردن و در نهایت ایجاد تجربه برندی که با مخاطب هدف شما طنین انداز می شود، استفاده کنید.

سوالات متداول قالب های برند

قالب های برند چیست ؟

بدون قالب یعنی اینکه این طرح از قبل طراحی نشده و برای اولین بار طراحی می شود ، در صورت نیاز طوری طراحی خواهد شد که مجددا استفاده شود.

لوگو سفید شبکه سرکان